بنچمارک یا Benchmark در دنیای پیسی، لپتاپ و گوشی و در حالت کلی هر نوع وسیلهای، به معنی امتیازی است که پس از آزمودن دقیق و تخصصی به محصول یا زوایای مختلف عملکرد و کیفیت آن داده میشود. مزایا و معایب انواع آن را در ادامه بررسی میکنم.
چند سال پیش بود که برای خرید اولین کامپیوتر خویش، در فضای وب مشغول جستوجو بودم و سوالاتی که در ذهن داشتم این بود که برای نرمافزارهای طراحی و محاسباتی مهندسی مکانیک، اینتل بهتر است یا ایامدی، کدام مدل مقرون به صرفهتر است و کدام مدل بیشتر اورکلاک میشود. کدام مدل دمای کارکرد پایینتری دارد و خلاصه انبوهی از سوالات در مورد دنیای ناشناختهی جمع کردن یک پیسی.
در هر فروم و وبسایت تخصصی، به نکات ریز و درشت اشاره میشد که گاهی تمام نتیجهگیریهای قبلی من را با اضافه کردن یک متغیر جدید، برهم میزد. به راستی که انتخاب کردن ترکیبی بهینه کار مشکلی است.
مهمترین فاکتوری که در خرید قطعهای مثل پردازنده، کارت گرافیک، مادربورد، هارددیسک و SSD و به طور کلی تمام قطعات مطرح است، امتیاز در بنچمارکهاست. البته دقت کنید که موضوع دما، صدای فن، ظرفیت اورکلاک هم این روزها در بنچمارک گرفتن لحاظ میشوند. حتی گاهی عمر مفید و درصد خرابی هم در بررسیهای آماری ارزیابی میشود.
بهتر است توضیحاتی در مورد چیستی و چگونگی بنچمارک بدهم تا ببینیم واقعاً چه قدر میتوان روی آن حساب باز کرد.
بنچمارک چیست؟
بنچ یعنی میز و نیمکت و مارک هم به معنی نمره و امتیاز است. بنچمارک به معنی نمره دادن به پدیدههای مختلف روی میز دقیق آزمایشگاه است.
میگویم دقیق! منظور این است که برای مقایسهی صحیح دو محصول مثلاً دو رم DDR3 باید تمام شرایط را یکسان فرض کنیم. مادربورد، پردازنده، کارت گرافیک، هارد و پاور و حتی موضوعات جزئیتر مثل دمای محیط روی عملکرد رم موثر هستند، هر چند تأثیر مادربورد و پردازنده از همه چیز بیشتر است.
لذا برای نمره دادن به رم، چند فاکتور کلی و مهم در عملکرد آن انتخاب و ارزیابی میشود. در مورد رم هم پهنای باند مهم است و هم تأخیر آن که ممکن است بر حسب نانوثانیه یا تعداد سیکل کلاک بیان شود. مورد مهم دیگر، ظرفیت اورکلاک آن است. هر سه پارامتر را با انتخاب یک پردازنده و مادربورد خوب که محدودیتی در نمایش توانمندی رم ندارند و در بنچمارکی مثل نرمافزار AIDA یا SANDRA آزمایش میشود و در نهایت پس از چند بار تکرار آزمایش برای اطمینان از صحت نتایج، اعداد به دست آمده به صورت جدول و نمودار منتشر میشود.
یک مثال دیگر: بنچمارک کارت گرافیک است. برای ارزیابی کارت گرافیک چند بازی مهم که جنبههای مختلف عملکرد و نقاط ضعف و قوت را آشکار میکنند، انتخاب میشود. سختافزاری شامل رم، پردازنده و مادربورد عالی گزینش میشود تا عملکرد کارت گرافیک به عامل دیگری مثل کمبود هستههای پردازنده یا سرعت باس حافظه محدود نشود.
بنچمارک آغاز میشود و چند بار تکرار میشود. همیشه در کنار سرعت متوسط اجرای بازیها، سرعت حداقل که نشاندهندهی نقاط ضعف کارت گرافیک است هم اندازهگیری میشود. دمای کارت گرافیک، سرعت کلاک هسته که ممکن است به خاطر ضعف برد و مدار تغذیه نوسان داشته باشد و موارد جزئی هم اندازهگیری و بررسی میشود. به هر حال قرار نیست کارت گرافیکی که مدام در دمای بالاتر از 90 درجهی سانتیگراد کار میکند، محصول خوب و عالی قلمداد شود. نویز فن هم نباید فراموش شود چرا که در بلند مدت، روی اعصابمان راه میرود!
پس به این نتیجه میرسیم که بنچمارک دقیق است و مهمتر از دقت، جامعیت آن است. بنچمارک خوب و واقعی باید جنبههای مختلف عملکرد و نقاط ضعف هر قطعه را در نظر بگیرد.
گروه دیگری از بنچمارکها به بررسی چندین قطعهی مختلف در مراحل متوالی میپردازند. این دسته هم دقیق هستند اما فقط یکی از قطعات را ملاک ارزیابی خود قرار نمیدهند و لذا نامآشناتر و کاربردیتر هستند.
با توضیحاتی که دادم، مقولهی جامعیت و دقت بنچمارک برایتان روشن شده است. از همین منظر که نگاه کنیم، سه نوع بنچمارک کلی داریم.
بنچمارک مصنوعی (محدود) یا Synthetic Benchmarks
در بنچمارک مصنوعی صرفاً عملکرد یکی از بخشهای سیستم بررسی میشود. مثلاً پردازنده، رم یا کارت گرافیک به تنهایی و بدون در نظر گرفتن تأثیر سایر عوامل.
- اشکال این نوع بنچمارک این است که روابط بهینهای که بین برخی قطعات وجود دارد را نادیده میگیرد. مثلاً پردازندههای رده اول اینتل، به رمهایی که سرعت باس بالاتری دارند، علاقهی شدیدی نشان نمیدهند اما محصولات AMD به سرعت باس بالاتر گرایش دارند و با رمهای سریعتر، امتیاز بیشتری به دست میآورند. از این رو اگر بنچمارک با سیستم اینتلی صورت بگیرد، نتیجه این میشود که خرید رم با باس 1600 مگاهرتز گزینهی بهتری است حال آنکه در دنیای واقعی بهتر است با مادربورد و پردازندهی AMD، رمهایی با باس 1866 تهیه کنیم.
- اشکال دوم این بنچمارکها تخصصی بودن آن است. در واقع برای رسیدن به نتیجه باید کمی مطالعه و بررسی کنید و دقیقاً بدانید که بنچمارک مورد نظر شما چه عواملی را در نظر میگیرد و کدام عوامل را فراموش میکند.
بنچمارک در کاربردهای واقعی یا Real World Benchmarks
این بنچمارکها را متخصصین نرمافزار و سختافزار با در نظر گرفتن کاربردهای واقعی طراحی کردهاند و نتیجهی آن به چیزی که در دنیای واقعی به آن میرسیم، قرابت بیشتری دارد.
مثلاً بنچمارک گرفتن با یک نرمافزار فشردهسازی فایل یا ویدیو، رندر کردن با یک نرمافزار گرافیکی، و حتی باز کردن فایل با نرمافزارهایی مثل فتوشاپ، آفیس (ورد و اکسل) از این دست هستند.
مزیت این بنچمارکها کاملاً روشن است: بهترینها برای کاربردهای مشخص. مثلاً کسی که سیستمی برای استفادهی مداوم از نرمافزار فتوشاپ لازم دارد، با نگاهی به سرعت عمل پردازندههای مختلف، سریعاً به بهترین انتخاب میرسد. اشکال آن هم جزئی بودن آن است. مثلاً کسی که از نرمافزار ویرایش عکسی به جز فتوشاپ استفاده میکند، به انتخاب دقیقی نمیرسد.
بنچمارک ترکیبی یا Hybrid Benchmark
در مجموعههایی مثل 3DMark و PCMark چندین مرحلهی مختلف برای ارزیابی امور مختلف اجرا میشود. رندر کردن سهبعدی، پردازش و محاسبه، انتقال فایل به حافظهی رم و مواردی مشابه که هر یک توانمندی بخشی از سختافزار را محک میزند. در نهایت 3DMark و PCMark علاوه بر دادن یک امتیاز کلی به سیستم شما، برای بخشهای جزئیتر هم امتیازی در نظر میگیرند اما حقیقت این است که امتیاز زیرمجموعهها هم تا حدی متأثر از قطعات دیگر سختافزار است. لذا وبسایتهای تخصصی برای مقایسهی قطعات، از این بنچمارکها هم استفاده میکنند اما سختافزار تست را تا جایی که ممکن است ثابت در نظر میگیرند.
- مزیت این بنچمارکها در مقایسهی سیستمهایی با کانفیگ ثابت است. مثلاً دو لپتاپ. شما یک امتیاز کلی و چند امتیاز جزئی دارید که سریعاً میتوانید با توجه به کاربردهای خود به نتیجه برسید و مدل بهتر را انتخاب کنید.
- مزیت دوم سادگی آن است. شما مجموعهای 1 گیگابایتی روی سیستم خود نصب میکنید و پس از چند مرحلهی ساده، به یک امتیاز کلی میرسید. نیازی با داشتن تخصص و شناخت نقاط ضعف و قوت بنچمارکهای متعدد نیست. امتیاز نهایی گویای همهچیز است و از این رو کاربران معمولی با این بنچمارکها آشنایی بیشتری دارند و بیش از هر بنچمارک دیگری، از آن استفاده و به آن اعتماد میکنند.
در دنیای گوشی و تبلت هم بنچمارکی مثل AnTuTu یا Geekbench از جمله بنچمارکهای کلی سختافزار هستند.
اینتوتک
چقدر جالبه.منم همین سوالا رو دارم!یعنی آخرش نوسینده تکنولوژی میشم؟! 🙂
نمیدونم! یه چیزی به اسم حوصله و یه چیز دیگه به اسم درآمد هم لازمه.
اولیش رو یه کم دارم ولی دومی فعلا منفیه! 🙂
خیلی خوب بود
خیلی مفید بود
می خاستم بدونم که دوتا cpu با بنچمارک 8000 و 4000
یعنی قدرت 8000 دو برابر 4000 ؟